معنی شو برار - جستجوی لغت در جدول جو
شو برار
برادر شوهر
ادامه...
برادر شوهر
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر شب برات
شب برات
شَبِ بَرات
شب پانزدهم شعبان، شب چک
ادامه...
شب پانزدهم شعبان، شَبِ چَک
فرهنگ فارسی عمید
دوبرار
(دُ بَ)
دومقابل و دوچندان و ضعف و مضاعف. (ناظم الاطباء)
ادامه...
دومقابل و دوچندان و ضعف و مضاعف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شن بردار
(اَ نَ / نِ سِ)
بردارندۀ شن. حمل کننده شن و ماسه
ادامه...
بردارندۀ شن. حمل کننده شن و ماسه
لغت نامه دهخدا
تصویر دو برابر
دو برابر
دو چندان، دو تا، دو چند
ادامه...
دو چندان، دو تا، دو چند
فرهنگ لغت هوشیار
شب برات
شب چک شب پانزدهم ماه شعبان چراغان درشب چکک آن چنان شد که گیتی رشک هفتم آسمان شد (رودکی)
ادامه...
شب چک شب پانزدهم ماه شعبان چراغان درشب چکک آن چنان شد که گیتی رشک هفتم آسمان شد (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شب برات
شب برات
((~. بِ یا بَ))
شب پانزدهم شعبان
ادامه...
شب پانزدهم شعبان
فرهنگ فارسی معین
شو کار
شب کار
ادامه...
شب کار
فرهنگ گویش مازندرانی
شو مار
مادرشوهر
ادامه...
مادرشوهر
فرهنگ گویش مازندرانی
او بار
تره بار
ادامه...
تره بار
فرهنگ گویش مازندرانی
آی برار
ای برادر، صوتی در مقام تعجب و یا افسوس
ادامه...
ای برادر، صوتی در مقام تعجب و یا افسوس
فرهنگ گویش مازندرانی
زن برار
برادرزن، برادرخانم
ادامه...
برادرزن، برادرخانم
فرهنگ گویش مازندرانی
دس برار
برادرخوانده، یار و مددکار مثل برادر
ادامه...
برادرخوانده، یار و مددکار مثل برادر
فرهنگ گویش مازندرانی
شی برار
برادر شوهر
ادامه...
برادر شوهر
فرهنگ گویش مازندرانی
ای برار
آبرار
ادامه...
آبرار
فرهنگ گویش مازندرانی
شو خار
خواهر شوهر
ادامه...
خواهر شوهر
فرهنگ گویش مازندرانی
شو رنر
سرپرست سریال، دونده نمایش
ادامه...
سَرپَرَستِ سِریال، دَوَندِه نَمایِش
دیکشنری اردو به فارسی